دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 19730
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

کسی چون تو مرا غریب و تنها نگذاشت این گونه در التهاب فردا نگذاشت سوگند نمی خورم ولی باور کن... کسی چون تو به خلوت دلم پا نگذاشت

 

ادعا نمیکنم همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم ، ولی میتونم ادعا کنم لحظاتی که به یادشان نیستم نیز دوستشان دارم.....

  

زندگی رسم خوشایندیست... زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ... پرشی دارد اندازه ی عشق... زندگی چیزی نیست که لب تاقچه ی عادت از یاد من و تو برود...

  

زندگی مثل بازی حکمه!! مهم نیست که دست خوبی نداری مهم اینه که یار خوبی داشته باشی؛ اینطوری شاید حتی بتونی بازی باخته رو ببری

  

باید در زندگی همچون دریا بود تا اگر با سنگهای سخت برخورد کردیم ، سنگها در عمق ما محو شوند نه ما در عمق سنگها

  

زیبا ترین غروب : غروب عاشقان......زیبا ترین سنگ : دل یار. زیبا ترین مایع : اشک .....زیبا ترین ناله :آه....زیبا ترین دوست : قلب (تو) زیبا ترین کلام دوستت دارم

  

تازه فهمیدم تو دنیا هیچ قلبی واسه من نمی تپه. حتی قلب خودم... چون اونم واسه تو می تپه!

  

گر روزی مُردم ، تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم بر روی سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جای معشوقم برایم گریه کند ... چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم ... و آخر اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم

  

 هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر

  

خداحافظ : ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ : ولی این یعنی در اندوه تو میمیرم دراین تنهایی مطلق که می بندد ، به زنجیرم و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

 

 

دسته ها :
سه شنبه نوزدهم 9 1387
همیشه آغاز کسی باش که پایان تو باشد
دسته ها :
سه شنبه نوزدهم 9 1387
زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم،تو نیز به من آموختی که چگونه دوستت بدارم اما به من نیاموختی چگونه
دسته ها :
سه شنبه نوزدهم 9 1387
 من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی
دسته ها :
سه شنبه نوزدهم 9 1387

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟ 

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده  بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید وگفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو دیدی که بهت بگه عشق چیه؟معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنیدو ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین عهدی عمل کنه. گریه های شبانه  و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای عشنگی بود  sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری برای هم می کردیم من چند بار دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بهخاطرش از دست بدی عشق یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو می زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم که بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل کنی.بعد از این موضوع غشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم اون رفت و ازون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و دارم من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش  دوستدار تو (ب.ش)لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم گمان می کنم جوابم واضح بود معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی از بستگان لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جواندستهای لنا شروع کرد به لرزیدن پاهاش دیگه توان ایستادن نداشت ناگهان روی زمین افتادو دیگه هم بلند نشدآره لنای قصه ی ما رفته بود رفته بود پیش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توی اون دنیا بهم رسیدن...لنا همیشه این شعرو تکرار می کرد،

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟  خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟   آغاز کسی باش که پایان تو باشد

دسته ها :
سه شنبه نوزدهم 9 1387

تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست

ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست

دسته ها :
سه شنبه نوزدهم 9 1387
هر وقت کسی تونست اسمتو با یخ رو خورشید بنویسه بدون بیشتر از من دوست داره.

*.........................*.........................*.................*.....................*............

عاقبت از عشق تو اهل کلیسا میشوم/ میکشم دست از مسلمانی مسیحا میشوم/ آنقدر بر کشتی عشقت نشینم همچو نوح/ یا به ساحل میرسم یا غرق دریا میشوم

...............*.......................*.....................*................*................*.........

همیشه قبرستانی در قلبت برای خاکسپاری خطای دوستانت بساز

..................*.....................*.....................*....................*.....................

در کویر سبز عشق این سخن از من بگیر مرگ تو مرگ من است پس تمنا میکنم هرگز نمیر

..........................*.........................*..................*................*................

در کنار ساحلت من قایقی شکسته ام تو همان ساحل عشقی که بهت دل بسته ام

....................*.......................*...................*.................*................*.....

ببخشید بد موقع مزاحم شدم می خواستم قربونت برم از کدوم طرف باید برم؟

...............*................*.................*.................*..............*................*.....

زندگی آب روان است روان میگذرد، عشق را پیشه کن ای دوست که جان میگذرد.

................*................*.................*.................*.................*...................

اگر کلید قلبی را داری قفلش نکن، اگر خداحافظی در راه است سلام نکن و اگر دستی را گرفتی هیچوقت رهایش نکن.

...............*................*.................*................*..............*...............*.........

در چشمان قشنگ تو خانه کردم ، پلک نزن خانه خرابم میکنی .

.................*................*................*..............*..............*.................*........

دوتا گل بگو که با(خ) شروع بشه؟ زیاد فکرنکن فقط خودم و خودت

...................*...............*.................*...............*................*................*.....

امروز رفتم ساعت بخرم ولی هیچ ساعتی به قشنگی اون ساعتی که تورادیدم نبود

.................*.................*..............*...............*......................*...................

بیشتر از هر عشقی بر تو عاشقم و بیشتر از هر دیوانه ای مجنون تو هستم
 
دسته ها :
دوشنبه هجدهم 9 1387
X